Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: مراسم رونمایی از کتاب «خبرسازان» که ترجمه علی شاکر است، با حضور زرین زردار، استادیار دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، فرزاد غلامی، استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، پدرام الوندی، روزنامه نگار و پژوهشگر ارتباطات، رامین رامیار، استراتژیست هوش مصنوعی و علی شاکر، مترجم کتاب برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زرین زردار، در ابتدای این نشست گفت: «برایم خیلی جالب بود که شما خیلی زود توانستید این کتاب را ترجمه و منتشر کنید. به نظرم ما می توانیم از آن بخش ویرایشی کتاب بگذریم. در هر کاری ما قدری بر اساس سلیقه نوشتاری مان و قدری با توجه به تجربه ای که داریم، جمله بندی ای می پسندیم یا نمی پسندیم. جایی احساس می کنیم که یک ویرگول جا افتاده. اصل موضوعی که کتاب «خبرسازان» در خود دارد، این است که روزنامه نگاران چه استفاده هایی از هوش مصنوعی برای کار خودشان خواهند کرد. ما منابع بسیار معدودی داشتیم که این کار را انجام دهیم. وقتی این کتاب را خواندم، متوجه شدم که چقدر همان جایی قرار دارد که ما در دوره جلسات داشته ایم و حول آن صحبت می کردیم. این کتاب زبان ساده ای دارد و برای ما از این صحبت می کند که در فضای روزنامه نگاری وقتی به ابزار های هوش مصنوعی مجهز هستید، چه چیزی را تجربه می کنید و این تجربه فقط تجربه تکنولوژیک نیست. یعنی جنبه های اخلاقی موضوع را، اینکه تعاملمان با مخاطب و همکاران چه تغییری می کند، با ویراستاران ارشد چه ارتباطی داریم و... در برمی گیرد.

فرزاد غلامی هم سخنان خود را چنین آغاز کرد: «علی شاکر در حوزه ای فعالیت دارد که هم در آن حوزه کار می کند و هم تحصیل کرده. به نظرم مزیتی است که کتابی را که برای ترجمه انتخاب می کنیم، دست کم خودمان دانش آن حوزه را داشته باشیم و سپس شروع به ترجمه کنیم. چندی پیش کتابی در حوزه روانشناسی اقناع می خواندم که واقعاً فاجعه بود. چرا که آن مترجم هیچ گونه پیش زمینه ای از اقناع ارتباطات نداشت و با این وصف، کتابی را ترجمه کرده بود. یعنی واقعاً وقتی متنی را می خواندید  و اگر از او درباره پاراگراف های کتاب می پرسیدید، معلوم بود که خودش معنای پاراگراف ها را درنیافته. کتاب علی شاکر واقعاً مشکلاتی از این دست ندارد. اما درباره ماهیت موضوع باید گفت که با توجه به عنوان یعنی «خبرسازان» شاید نگاهی منفی را به ما منتقل می کند. این معادل، معادل درستی است اما شاید در زبان فارسی می شد معادلی را جایگزین کرد که آن بار معنایی منفی را نداشته باشد. از این حیث عنوان کتاب با توجه به خلاف موضوعات عدیده ای که نویسنده روی آنها دست می گذارد، منفی نیست.»

علی شاکر نیز گفت: «شاید در بدو امر به نظر برسد که کتاب درباره موضوعی است که می خواهد بگوید خبرنگار در آینده بیکار می شود. یعنی هوشی که مبانی روزنامه نگاری را بلد است و می نویسد و مرا بیکار می کند و من حقوق نمی گیرد. اما بحث فراتر از این هاست.»

پدرام الوندی، روزنامه نگار و پژوهشگر ارتباطات نیز در این نشست گفت: «کتاب خوش خوان و روان است. کتاب قبلی مترجم یعنی «رسانه های مغرض» که از سوی نشر خزه منتشر شد، نیز در خواندنش هیچ گونه سکته ای وجود نداشت. هم ترجمه اش خوب است و هم خود مترجم بر موضوع کتاب اشراف دارد. این کتاب مانند «رسانه های مغرض» موضوع گفت و گوی روز ما در روزنامه نگاری است. آن کتاب درباره اخبار جعلی بود و این کتاب درباره هوش مصنوعی و از موضع خود روزنامه نگاران بیان شده است. نقد کلی شده بود که در شرایطی که روزنامه نگاری ما تحت فشارهای سیاسی است، چرا باید چنین کتابی ترجمه شود؟ به نظرم طرح چنین مباحثی بلاموضوع است، به این دلیل که بالاخره همان حیات موجود روزنامه نگاری ما هم بخشی از موقعیت فعلی اش به دلیل ساختار است و کسی نمی تواند تردید کند که ما در آن دچار مشکلیم. بخشی از موضوع شاید به سانسور و عوامل بیرونی دیگر ارتباط بیابد اما بخش عمده آن بستگی به عاملیت خود روزنامه نگاری است که دچار اشکال است.»

الوندی گفت: «این کتاب نه به فلسفه روزنامه نگاری کار دارد و نه به بحث دیجیتال دترمیسم می پردازد. این کتاب می گوید، من روزنامه نگاری ابزاری دارم که عکس تولید می کند. من چگونه آن را به تحریریه روزنامه ببرم و مطلبم را به او بدهم و گرافیکی به او بدهم و مطلبم منتشر شود و سرعت انتشار خبر را کمتر کنم. از این منظر کتاب، موضوع گفت و گوی ما روزنامه نگاران با هم و کسانی است که حول روزنامه نگاری فعالیت فکری می کنند.»

«واقعیت سازمانی» توجه‌ها را جلب می‌کند | اوباش‌ اینترنتی چه می‌کنند آیا هوش مصنوعی جای خبرنگاران را می‌گیرد؟

رامین رامیار، نیز در این نشست گفت: «نمی خواهم از نویسنده کتاب نیت خوانی کنم، اما می توانستیم از آقای «مارکنی» بپرسیم، هدفت از نوشتن این کتاب چه بوده و دنبال چه چیزی بودی؟ در بیوگرافی ها و توئیت ها و حرف ها و مقدمه اش، از چیزهایی صحبت می کند که به هیچ عنوان در کتاب وارد آن مباحث نشده. تعجب می کنم که شما وقتی صحبت می کنید، چرا وارد آن بحث نمی شوید. کسی که راجع به موضوعات کامپیوترشنال و موضوعات دیگر صحبت می کند یا نام کتابش را «آینده روزنامه نگاری» می گذارد، هیچ جا از متدولوژی و نوع پیاده سازی و... صحبت نمی کند. یا مثلاً آنجا که درباره روزنامه نگاری ایتریتو که به گمانم نقطه طلایی کتاب است و خودش هم می گوید من فصل یک و دو را می نویسم تا در فصل سه این مبحث را جمع کنم، آنجا مهم ترین مولفه ای که با آن سر و کار داریم انسان است و او صحبتی از انسان نمی کند. انسان همواره به علوم مشخصی مانند فلسفه می پردازد و آقای مارکنی درباره این مباحث اصلاً صحبت نمی کند.»

علی شاکر در بخش های پایانی سخنانش گفت: «تصاویر از آینده روزنامه نگاری موجود است که انسان در تحریریه ها حضور دارد.» پدرام الوندی نیز عنوان کرد: «با چت جی پی تی که درباره آینده روزنامه نگاری صحبت می کردم، مدام خودش را دست کم می گرفت و می گفت من انسان نیستم و حس ندارم. من کاره ای نیستم و ...»

رامیار اما در بخشی از سخنانش بیان کرد: «هوش مصنوعی را نمی توان به چت جی پی تی و امثالهم محدود کرد.»

در این نشست همچنین بحث هایی درباره گسترش و اهمیت فیک نیوز ها و آینده شان با توجه به هوش مصنوعی شکل گرفت.

کد خبر 768842 برچسب‌ها رسانه‌ خارجی رسانه - سواد رسانه‌ای روزنامه

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: رسانه خارجی رسانه سواد رسانه ای روزنامه آینده روزنامه نگاری هوش مصنوعی علی شاکر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۴۶۸۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طرحی برای رسانه‌های فردای ایران

سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقه‌های امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانه‌ای را کمرنگ‌تر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بن‌بست سیاسی هم بر نظام رسانه‌ای سایه انداخته است. فعلاً نشانه‌ای از بهبود در افق پیدا نیست.

ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیع‌تر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنب‌وجوش‌هایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونی‌های بنیادینی که چند سال است نشانه‌هایش را می‌بینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانه‌ایِ فرداهای روشن‌تر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی می‌رسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانه‌ای که ایده‌های سابق برافکنده می‌شوند و خلأ ایده پیش می‌آید، ایده‌های کژ و نامطلوب و بدخواهانه می‌تواند به‌راحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواس‌گونه و منفعلانه تصور می‌کنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیل‌ها و جایگزین‌های احتمالی فکر کرده باشیم، به‌سوی آن گام برمی‌داریم هرچند آهسته و با موانع و رنج‌های بسیار.

باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانه‌ای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایه‌هایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروه‌های صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامه‌نگاری مربوط است به دیده‌بانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامه‌نگاری مراقب و منعکس‌کننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیده‌بانی را بگیرند. پس رسانه‌ها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانه‌ای آینده ایران می‌تواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفه‌ای برای برقراری آزادی رسانه‌ها باشد.

دومین مؤلفۀ نظام رسانه‌ای مطلوب در ایران می‌تواند قطع انحصار از رسانه‌های سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمی‌باید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخش‌های مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که ده‌ها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروه‌های مختلف با عقاید گوناگون و آرمان‌هایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکت‌ها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقه‌های مختلفِ زنجیره کسب‌وکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.

برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربه‌های تلخی که داشته‌ایم، می‌توان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانه‌ای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که به‌تدریج به پیکر نظام رسانه‌ای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سم‌زدایی کرد.

برای رسیدن به این شرایط در رسانه‌های ایران نیازمند یک پیش‌شرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانه‌ها، از مالکیت و مدیریت رسانه‌ها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانه‌ها. اینکه می‌گوییم حکومت در نظارت بر رسانه‌ها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانه‌هایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری مستقل می‌توانند بر عملکرد حرفه‌ای رسانه‌ها نظارت داشته باشند و دادگاه‌های مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانه‌ها می‌توانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانون‌گذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وب‌سایت‌ها خبری نیست و با سهولت بهشبکه‌های تلویزیونی و خبرگزاری‌ها امکان تأسیس می‌دهد.

در طرح پیشنهادی برای رسانه‌های فردای ایران، حکومت اگر می‌خواهد به رسانه‌ها کمک کند، به‌جای دادن یارانه‌های مستقیم و بازیگری در عرصه رسانه‌ها، می‌تواند به توسعه امور زیرساختی رسانه‌ها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرک‌های فناورانه رسانه‌ای بپردازد، تازه آن‌هم به‌صورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانه‌ها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساخت‌ها استفاده کنند و زیرساخت‌ها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.

بازپیکربندی نظام رسانه‌ای نیز از دیگر مسایلی است که می‌تواندر طراحی نظام رسانه‌ای آینده به آن توجه کرد. سیاست‌های سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرف‌کردن نقش‌های نهادهای مدنی باعث شده است که رسانه‌های مختلف در ایران نقش‌هایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آن‌هاست و نه از عهده انجامش برمی‌آیند. برای مثال، در برهه‌ای از تاریخ نیم‌قرن اخیر ایران، از مطبوعات به‌جای احزاب استفاده شده است یاهم‌اکنون از شبکه‌های اجتماعی برای اطلاع‌رسانی در حد رسانه‌های حرفه‌ای بهره گرفته می‌شود. رسانه‌های مختلف بایددوباره نقش‌های طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقش‌های تحمیلی را به نهادهای مربوط به آن‌ها واگذار کنند.

در چنین شرایط و زمینه‌ای که تصویر شد، رسانه‌ها به‌تدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامه‌نگاران تشکل‌های صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسب‌وکار رسانه‌ای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانه‌ها کمک مالی کند و همین که آزادی آن‌ها را با نظام‌های قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانه‌ها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را به‌دست می‌آورند. باقدرت‌گرفتن نهادهای صنفی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانه‌ها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامه‌نگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانه‌ها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانه‌ها ظاهر شود. آن نظام رسانه‌ای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، می‌تواند به‌کمک روزنامه‌نگارانش تشخیص دهد چقدر به عامه‌پسندی بگراید و چه اندازه نخبه‌گرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.

وقتی نظام رسانه‌ای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آن‌گاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانه‌ای هنجارینی، رسانه‌های ما به آفت‌هایی برخواهند خورد که رسانه‌های همه کشورهای عادی جهان با آن روبه‌رو شده بوده‌اند، مسایلی از جمله ضربه‌خوردن از شبکه‌های اجتماعی و شرکتی‌شدن رسانه‌ها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راه‌حل‌هایی هست که می‌توان همچون سایر کشورها به کار بست.

در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمی‌توانیم با نظام رسانه‌ای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانه‌ای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتاده‌ایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفه‌هایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیش‌شرط‌های دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانه‌ای باید ارائه شوند و درباره‌شان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانه‌ای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوش‌خیالی یا ساده‌دلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و درباره‌اش صحبت کنیم، از هم‌اکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کرده‌ایم. رسیدن به نظام رسانه‌ای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاری‌ها و مصیبت‌های کنونی، در چشم‌انداز این کشور می‌توان دید.

*روزنامه‌نگار

۴۷۲۳۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950

دیگر خبرها

  • سنوار در مدیریت جنگ برتر از همه سران اسرائیلی است
  • عوامل «نون خ» با مردم صحبت می‌کنند
  • روزنامه نگاری با قدرت تیتر
  • هاآرتص: سنوار در مدیریت جنگ برتر از همه سران اسرائیلی است
  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • یوسوا کیمیش: رئال مادرید و بارسلونا باشگاه‌های فوق‌العاده‌ای هستند
  • کیهان: ما محترمانه حجاب سر زنان می کنیم اما رضا شاه با ضرب و شتم حجابشان را برمی داشت
  • رفتارهای غیرمنطقی انسان الگوی جدید هوش مصنوعی شد
  • آینده رقابت متا با غول‌های هوش مصنوعی
  • ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید